گل کرده در زمین، کَرَم آسمانیت
آغوش باز میرسد از مهربانیت
حالا بیا و سفره مینداز سفره دار
حالت خراب میشود و ناتوانیت
دارد مرا شبیه خودت پیر میکند
جان برده از تمام تنم نیمه جانیت
یوسف ترین سلاله تنهاتر از همه
سبزی رسیده تا به لب ارغوانیت
این گرد پیری از اثر خاک کوچه است
بر موی تو نشسته ز فصل جوانیت
باید که گفت هیئتِ سیار مادری
خرج عزا شدیّ و خدای تو بانیت
برچسب : نویسنده : sun-kahnoja بازدید : 161